جهل انسان را به جهنّم می برد نه بی سوادی
مرحوم کلینی(رضوان الله تعالی علیه) اوّلین کتابش «کتاب العقل و الجهل» است دوم «کتاب فضل العلم» است.
علم مقابل ندارد؛ علم یعنی سواد، خُب این سواد کاری نمیکند، آنکه کار میکند یا به جهنم میبرد یا به بهشت عقل است و جهل.
جهل انسان را مستقیم به جهنم میبرد و عقل مستقیم آدم را به بهشت میآورد.
آن عقل است که مقابل دارد نه علم.
علم فنّی است ممکن است ما بگوییم باسواد و بیسواد؛ اما میبینید مرحوم کلینی وقتی کافی را تنظیم کرده کتاب دومش کتاب العلم است، علم دیگر مقابل ندارد، انسان باسواد است خُب باسواد است اما عقل است که مقابل دارد.
انسان یا اهل بهشت است یا اهل جهنم، جهنمیها یا درسخواندهاند یا نیستند؛ همین!، این دیگر مقابل ندارد.
اگر اهل عقل بود که «ما عُبد به الرّحمن و اکتسب به الجِنان» این اهل بهشت است؛ جهل در مقابل عقل، اهل جهنم است.
انسان یا عاقل است که بهشتی است یا جاهل است که جهنمی است؛ این جهنمی یا درسخوانده است یا درسنخوانده؛ این است که کتاب العلم مقابل ندارد، کتاب العقل مقابل دارد.
اگر علم، علم حوزوی و دانشگاهی باشد این ممکن است با جهل در مقابل عقل هم بسازد لذا حضرت فرمود: «رُبَّ عَالِمٍ قَدْ قَتَلَهُ جَهْلُهُ وَ عِلْمُهُ مَعَهُ لاَ یَنْفَعُهُ»
علم با جهل جمع میشود چون آن جهل در مقابلِ علم نیست، در مقابلِ عقل است؛ چون در مقابل عقل است ممکن است علمی باشد عین جهل!، یعنی همین سواد را در راه باطل پیاده کند؛ بنابراین این علمها فیالجمله کمک میکند نه بالجمله.
برگرفته از درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/سوره قصص، آیات 5 الی 9/ رادیو معارف/برنامه بر کرانه نور، 1394/9/29
کلمات کلیدی: